برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

سازمان­هایی که روش­های کنترل فرآیند آماری را به نحوه موفقیت آمیز اجرا کنند از بازده قابل توجهی برخوردار خواهند بود. گرچه SPC به­ نظر می­ رسد مجموعه­ ای از ابزار آماری باشد که برای برطرف نمودن مشکلات استفاده می­شود ولی اجرای موفقیت­ آمیز SPC چیزی فراتر از یادگیری و استفاده از این ابزار است.

حضور و تعهد مدیریت در فرآیند بهبود کیفیت نقش اصلی و حیاتی را در موفقیت SPC ایفا می­کند. مدیریت در یک سازمان یعنی الگو بودن زیرا؛ سایر افراد سازمان به مدیران به عنوان راهنما و الگو نگاه می­ کنند. استفاده از گروه­های کاری و یا تیم ها نیز مهم است زیرا؛ معمولاً یک نفر از عهده اجرای فرآیندهای بهبود کیفیت بر نخواهد آمد. بسیاری از ابزار هفتگانه عالی نظیر نمودار علت و معلول، نمودار پارتو، نمودارهای تمرکز نقص­ها می­توانند در راستای تشکیل تیم مفید واقع گردند.

ابزار اساسی SPC باید در سطح سازمان شناخته و استفاده شوند بنابراین آموزش مستمر یکی از روش­هایی است که می­توان برای ارتقای سطح دانش افراد سازمان در مورد SPC روش­های بهبود کیفیت به کار برد.

هدف یک برنامه بهبود کیفیت بر اساس SPC بهبود مستمر به­ طور هفتگی، فصلی و سالی است نظیر هر برنامه کیفیت دیگر SPC نیز برنامه­ ای نیست که فقط سازمان آن را یکبار و آن هم در زمان بروز مشکل از آن استفاده کند و هنگامی­که مشکل برطرف شد کنار گذاشته شود، بهبود کیفیت باید بخشی از فرهنگ سازمان گردد.

نمودار کنترل، ابزار مهمی برای بهبود فرآیند محسوب می­شود معمولاً فرآیندها به طور طبیعی در حالت تحت کنترل بسر نمی­ برند و استفاده از نمودارهای کنترل یکی از گام­های مهم اولیه است که باید در مراحل ابتدایی یک برنامه SPC از آنها استفاده شود تا خطاها با دلیل حذف شوند، تغییر پذیری فرآیند کاهش یابد و عملکرد فرآیند تثبیت گردد.

به منظور بهبود کیفیت و ارتقاء بهروری باید فعالیت­های سازمان براساس حقایق و داده­ها و برنامه ریزی و اجرا شوند و سعی گردد که فقط نظر و سلیقه شخصی درگیر و اعمال نگردد. استفاده از نمودارهای کنترل یکی از قسمت­های مهم ایجاد تغییر در نگرش مدیریت محسوب می­ شود.

معمولاً عناصر زیر در اجرای موفقیت­ آمیز یک برنامهSPCدر سطح سازمان نقش دارند:

رهبری مدیریت

نگرش تیمی

آموزش پرسنل در کلیه سطوح

مکانیزمی برای تشخیص موفقیت

تأکید بر بهبود مستمر

شاید دیگر نتوان بر اهمیت رهبری و نگرش تیمی بیش از این تأکید کرد. بهبود کیفیت موفقیت آمیز یک فعالیت از بالا به پایین است که نیروی محرکه آن توسط مدیریت تأمین می شود. یکی دیگر از معیارهای مهم، سنجش میزان پیشرفت و موفقیتی است که باید مشخص گردد و به اطلاع افراد در سطح سازمان برسد. زمانی­که از بهبودهای موفقیت­آمیز در سطح سازمان صحبت می­ شود، زمینه برای ایجاد انگیزه جهت بهبود سایر فرآیندها آماده و بهبود مستمر بخشی از فعالیت­های روزمره سازمان می­ گردد.

«فلسفه دکتر دمینگ» چهارچوب مهمی برای اجرای برنامه­ های بهبود کیفیت و بهره­وری است. فلسفه دکتر دمینگ که در 14 نکته مدیریتی او خلاصه شده است یکی از عامل هایی است که باعث موفقیت صنعتی ژاپن گردیده و هنوز هم به عنوان کاتالیزوری در راستای فعالیت­های بهبود کیفیت و بهره وری نقش ایفا می­ کند. در غرب نیز میزان پیروی از این فلسفه در حال افزایش است. در این لینک توضیحات مختصری در مورد اصول چهارده­گانه دکتر دمینگ ارائه شده است.

دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.